معماهای اخلاقی

گلبرگ در نظریه رشد اخلاقی خود سه سطح و 6 مرحله را عنوان میکند که افراد در سنین مختلف این مراحل را طی میکنند، هر چند که او معتقد است کمتر کسی به مراحل 5 و 6 میرسند!!

داستان زیر و چندین داستان دیگر  را کلبرگ برای تعیین سطح اخلاق افراد طراحی کرده است، در اینجا جواب غلط یا درست وجود ندارد بلکه استدلال فرد درباره ی پاسخی که انتخاب کرده اهمیت دارد و مرحله ی اخلاقی که فرد در آن قرار دارد را نشان میدهد. 

زنی به نوع خاصی از سرطان مبتلاست و در آستانه مرگ قرار دارد. فقط یک نوع دارو ممکن است جان او را از مرگ نجات دهد که یک داروساز که در همان شهر زندگی میکند به تازگی آن را کشف کرده است. ساختن دارو برای دارو ساز گران تمام شده است ولی او دارو را به 10 برابر ساخت آن میفروشد؛ یعنی دارو برای او 400 دلار خرج برداشته، ولی آن را به قیمت 4000 دلار میفروشد، هانس، همسر این زن بیمار برای قرض گرفتن این مبلغ به تمام افرادی که می شناسد مراجعه و از تمام راه های قانونی اقدام می کند، ولی فقط 2000دلار جمع می کند. او به دارو ساز مراجعه می کند و می گوید که همسرش در شرف مرگ است و تقاضا می کند دارو را به قیمت ارزانتری در اختیار او قرار دهد، یا به او فرصت دهد که این مبلغ را بعدا به وی بپردازد، اما داروساز قبول نمی کند. هانس نا امید میشود و به این فکر می افتد که دارو را برای همسرش بدزدد.

کلبرگ برای این داستان سوالهای زیر را مطرح می کند؛

1) آیا هانس باید دارو را بدزدد؟چرا؟

2) ایا دزدیدن دارو توسط هانس کار درستی است یانه؟چرا؟

3)آیا این وظیفه هانس است که برای نجات همسرش دارو را سرقت کند؟ چرا؟